زن واسپرده

خدایا خدایا باورم نمیشه اینقدر خوشحالم، به خودم می بالم و توی پوست خودم نمیگنجم بخاطر پیدا کردن این کتاب. خدایا نمی دونم چطور باید شکرگزارت باشم که کتاب خوندن برام لذت خیلی خیلی بزرگیه. کتاب خوندن بمن انگیزه ی مضاعف برای زندگی می ده، برای انجام کارهای جدید، انگیزه ی شاد تر بودن، نگران نبودن، آسون گرفتن، دنیارو قشنگ دیدن. کتاب خوندن به من حس زندگی می ده، کتاب خوندن به من یاد می ده از زندگی با همه ی سختی و ناملایمات و فراز و نشیب هاش لذت ببرم. کتاب خوندن به من یاد می ده خودم باشم اما توی راه انسان بودن خودم باشم. به من گذشت کردن رو یاد می ده. کتاب خوندن به من یاد می ده بعد از هر آهی یه آخ جووون گنده در انتظارمه. خدایا شکرت که قشنگ ترین سرگرمی من کتاب خوندنه. شکر...
+ نوشته شده در یکشنبه بیست و سوم تیر ۱۳۹۸ ساعت 17:15 توسط زینب
|
زینب هستم. ۳۰ سالمه. کتابدار یه کتابخونه باصفا و دوست داشتنی هستم توی یه شهر کوهستانی. اینجا احساسم رو راجع اتفاقات خاص با تک تک کتاب هایی که می خونم و بعضا سریال و فیلم هایی که میبینم، و خاطرات شغل جذابم میگم.