مسکن ترینی
این چند روز یه به کلاس گذشته یا با دوستام. حالا میخوام بگم من بیمارم! هر روز نیاز به دارو دارم. داروم کتابه. کتاب عمیقا میتونه درمان کننده باشه. برای من که هست. وقتی صحبت از کتابه، دلم میخواد به شخصی ترین حالت ممکن حرف بزنم. شخصیش کنم. دقیقا چیزی که تو تیم وورک ممنوعه. خدایا شکرت که چیز هایی هست که بهشون پناه ببرم. هم از خوشحالی هم از ناراحتی. پناه داریم بهتر از این؟
+ نوشته شده در سه شنبه ششم آذر ۱۳۹۷ ساعت 0:58 توسط زینب
|
زینب هستم. ۳۰ سالمه. کتابدار یه کتابخونه باصفا و دوست داشتنی هستم توی یه شهر کوهستانی. اینجا احساسم رو راجع اتفاقات خاص با تک تک کتاب هایی که می خونم و بعضا سریال و فیلم هایی که میبینم، و خاطرات شغل جذابم میگم.